ناگفتههای همسر اولین شهید هستهای ایران / منصوره کرمی: دکتر علیمحمدی ۴ سال قبل متوجه خطر شده بود!
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۳۸۹۰
گفتگو با منصوره کرمی، همسر شهید مسعود علیمحمدی، اولین شهید هستهای ایران را از نظر می گذرانید.
به گزارش شریان نیوز،تصور کن، زندگی خانوادگیات روی روال عادی است. همسرت که او را بسیار دوست میداری استاد دانشگاه است و فیزیک درس میدهد. میدانی که یکی از بهترین استادان است در دانشگاه شریف و تهران. میدانی شخصیت قابل احترامی است؛ میدانی باسواد است و اطلاعاتش آنقدر زیاد است که میتوان نام دانشمند و محقق به او داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این همه خوشبختی، اما یکباره در صبح ۲۲ دی سال ۸۸ از تو گرفته میشود. مردت از خانه بیرون میرود برای رفتن به محل کار و دانشگاه، اما درست مقابل خانهات ترور میشود. موتوری که نزدیک خانه گذاشته شده منفجر میشود و تمام... همسرت، دکتر علیمحمدی برای همیشه میرود. شهید میشود. آنهم جلوی چشمانت و این آغاز ترور دانشمندان هستهای است. شبیه این اتفاق عصر جمعه هم رخ داد برای آقای محسن فخریزاده؛ تروری که یاد همه ترورها را برایمان زنده کرد.
با منصوره کرمی، همسر شهید علیمحمدی همصحبت شدم تا از تجربیاتش بگوید، از وقتی همسرش شهید شد تا امروز از صبری که تجربه کرد و از شرایطی هم که به آن عادت کرد و هم نکرد.
قضاوتمان نکنید
خانم کرمی میگوید: درباره صبر بر مصیبت و این که چگونه آن شرایط را تاب آوردم، سراغ آدم مناسبی نیامدی. نمیتوانم برایت شعارهای قشنگ و حرفهای گل درشت بزنم. من در زمان شهادت آقای علیمحمدی آدم صبوری نبودم و هنوز هم بسیار گلایهمندم از آدمهایی که مرا به صبر توصیه میکردند و این که گریه نکنم. چطور میتوان آرام بود و گریه نکرد آنهم وقتی همسرت را که بهترین یاور و عزیزترین کس تو بود از دست دادهای. به نظرم در این شرایط آدمهای پیرامونت و جامعه باید صبور باشد. باید اجازه بدهد تو دوره سوگواری را آنچنان که دوست داری و آرامت میکند، سپری کنی. جامعه در چنین شرایطی باید بدون قضاوت صبر کند.
چرا وقتی عزیزی را از دست میدهیم، آن هم آدمهای بزرگی مثل شهید علیمحمدی یا شهید فخریزاده جامعه بهسرعت به سمت خانواده این شهیدان میآید و، اما و اگرها و بکن نکنها شروع میشود. چرا مردم قبول نمیکنند که شاید فرهنگ زیستی و تابآوری ما با آنها تفاوت داشته باشد. خیلیها آن روزها به دیدن ما میآمدند، برخی مهربانانه و دلسوزانه با ما همدردی میکردند و از خوبیهای آقای علیمحمدی میگفتند. این گروه واقعا تسکیندهنده بودند. من با بخش علمی و دانش گسترده شهید علیمحمدی بعد از شهادتش آشنا شدم و به آن افتخار میکنم. وقتی به سر مزارش میرویم و مردم زیادی را میبینم که آنجا هستند و برایش فاتحه میخوانند خوشحال میشوم. او لیاقت داشت که به درون قلب مردم راه باز کند و قدر ببیند. شهادت، اوج قدریافتگی او بود.
۴ سال قبل متوجه خطر شده بود
سال ۸۴ بود که همسرم به من هشدارهایی داد. گفت مراقب باشم، هم در خانه و هم بیرون. وارد جزئیات نمیشد، اما به من و بچهها مدام میگفت مراقب باشیم. سال ۸۸ شهیدش کردند و من آن زمان متوجه شدم خطری که او از آن یاد میکرد یعنی چه؟ برخی حرفهایی میزدند که داغ ما را چند برابر و مرا بهشدت عصبی میکرد. یادم هست یکی از همسایهها به خانهمان آمد و بدون ملاحظه گفت: شنیدهایم همسرت میخواسته اسناد هستهای را از کشور خارج کند! فریاد کشیدم این چه حرفی است که میزنید؟ شما به همسر من تهمت خیانت به وطن میزنید؟ مردی که همه عمر برای ایران و پیشرفت علم ایران تلاش کرد؟ آن روزها، خیلی سخت بود.
مردم ما، مردم بسیار خوبی هستند، شریفند، اما گروهی درباره همه چیز اظهارنظر میکنند. اطلاعات پراکندهای به دست میآورند و با همانها حکم میدهند. اینها خطرناکند. اینها برای روان جامعه مضر هستند. الان هم کرونا آمده با همه مصیبتها و خطرهایش. باز هم همین گروه درباره کرونا نظر میدهند. هر جا لازم باشد سیاستمدار میشوند و جای دیگر پزشک و جایی هم اقتصاددان.
همراهی یک دوست خوب
فرهنگ عمومی جامعه باید تغییر کند و مردم باید آگاه شوند و آگاهانه رفتار و زندگی کنند. الان متاسفانه همهچیز قاطی شده و همه خبره و آگاه به علوم مختلف شدهاند. این اظهارنظرهای بیمورد در همه سطوح آزاردهنده است. در سالی که آقای علیمحمدی شهید شد؛ برخی از دوستان و همکاران او کمکهای معنوی و همدلانه زیادی با ما کردند که برای عبور از آن مصیبت برای ما نجاتدهنده بود. خانم دکتر ملکزاده همراه بسیار خوبی برای من بود. من که لیسانس روانشناسی داشتم را تشویق کرد که دوباره درس بخوانم. کتابهای کنکور را برایم گرفت، هر روز یا به دیدنم میآمد یا تلفنی با هم صحبت میکردیم و مدام تشویقم میکرد که برای عبور از این بحران و دوره باید به دانشگاه بروم تا با درس خواندن از این مقطع فاصله بگیرم. درسم را خواندم و این روزها مشغول آماده کردن پایاننامهام در مقطع دکترا هستم. تدریس هم میکنم. در این سالها همه تلاشم را کردهام که با نبودن همسرم کنار بیایم؛ همسری که بسیار عزیز بود و هست.
بر سر دشمن فریاد بکشیم
آقای فخریزاده عزیزمان را به شهادت رساندن. کار اسرائیل بود و آمریکا و عربستان. همان دستهایی که همسر مرا شهید کرد اکنون دکتر فخریزاده را از ما گرفته است. زمانی که آقای علیمحمدی شهید شدند بر سر آقای عباسی فریاد زدم کشور پر از جاسوس شده به جای ردگیری و پیدا کردن آنها، جناحها به جان هم افتادهاند و دعوا راه انداختهاند برای رسیدن به قدرت. الان هم میگویم از جمعه که آقای فخریزاده شهید شده بهجای محکوم کردن دشمن و ایجاد اتحاد، همه به جان هم افتادهاند و یکدیگر را محکوم میکنند. این روش که به نفع دشمن است. چرا با اختلافات داخلی، دشمن را شاد و قوی میکنید؟ آنها پول دارند؛ دانش هم دارند و از دعواهای داخلی استفاده کرده و دانشمندان ما را ترور میکنند.
به وا... این دعواها ظلم است به ملت. صبر در این شرایط شکل میگیرد. در خویشتنداری و این که بهجای انرژی گذاشتن و آرام کردن دعوای آدمهایی که برای قدرت شلوغبازی درمیآورند بهدنبال جنایتکاران اصلی باشیم. رودروی آنها بایستیم.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۳۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیستودومین شهید گمنام در شهرستان ری آرمید
رئیس بنیاد شهید شهرستان ری گفت: تا کنون ۲۱ شهید گمنام در بخشهای مختلف شهرستان ری تدفین شده بود و امروز بیستودومین شهید گمنام شهرستان و اولین شهید گمنام بخش کهریزک در باقرشهر آرام گرفت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حسین نصرالله اظهار کرد: تا کنون ۲۱ شهید گمنام در بخشهای مختلف شهرستان ری تشییع و تدفین شده بود و امروز بیست و دومین شهید گمنام، در دوازدهمین مکان این شهرستان آرام گرفت.
وی افزود: این شهید والامقام اولین شهید گمنام در بخش کهریزک است و امروز همزمان با شهادت رئیس مذهب شیعه حضرت امام جعفر صادق (ع) و در آستانه کنگره ملی سرداران و ۱۲ هزار شهید استان تهران، آئین تشییع شهید گمنام دفاع مقدس برگزار شد.
استقبال باشکوه از اولین شهید گمنام در باقرشهررئیس بنیاد شهید شهرستان ری ادامه داد: مردم شهرهای کهریزک و باقرشهر امروز با اجتماع باشکوه خود از حضور اولین شهید گمنام در باقرشهر استقبال کردند و ضمن زنده نگه داشتن نام و یاد و آرمانهای والای شهیدان، با شهدا و امام شهیدان تجدید میثاق کردند.
نصرالله تصریح کرد: این شهید ۲۰ ساله تازه تفحص شده، در عملیات خیبر سال ۶۲ به شهادت رسیده و آئین تدفین امروز در پارک فنآوری و نوآوری صنعت نفت در باقرشهر، مقدمهای شد تا شهدای گمنام دیگر نیز در نقاط مختلف بخش کهریزک تدفین شوند.
منبع: فارس
کد خبر 750510